جدول جو
جدول جو

معنی خیال پرور - جستجوی لغت در جدول جو

خیال پرور
(خِ / خَ شُ دَ / دِ)
پرورانندۀ خیال. آنکه بدنبال تخیل خود میرود. آنکه بر بال خیال میپرد. آنکه فانوس خیال های دور و دراز را روشن می کند. آنکه در ذهن پندارهای دور از واقع ترتیب میدهد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ کَ دَ / دِ)
آنکه عاشق خیال خود است. آنکه سر در راه خیال دارد:
دیدۀ مردم خیال پرست
ازفریب خیال بازی رست.
نظامی.
، شاعر، عاشق. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رُ دِهْ)
که نهال و درختچۀ نونشانده را پرورش دهد و مراقبت کند، زمینی که نهال در آن بزودی رشد کند:
خاک صفاهان نهال پرور سدره است
سدرۀ توحید منتهای صفاهان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خیال پرست
تصویر خیال پرست
خیال باف، شاعر، عاشق
فرهنگ لغت هوشیار
خیالاتی، خیال اندیش، خیالباف، خیال بند، خیال ساز، موهوم پرست، دل باخته، عاشق، شاعر
متضاد: حقیقت گرا، واقع گرا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
چاله ی پر از برگ و شاخه مکان ریختن برگ و شاخه، برگ های انباشته
فرهنگ گویش مازندرانی